مشاوره سلامت نظیر انواع مشاوره روانشناسی، مشاوره زنان و مامایی، مشاوره تغذیه و … یکی از خدماتی است که به افرادی که نیاز به راهنمایی و پشتیبانی در زمینههای مختلف سلامت جسمی و روانی دارند، کمک میکند.
مشاوران حوزه «سلامت: روانشناسی، تغذیه، مامایی و …»
هاست سنتر
به کمک خدمات حرفهای هاست سنتر ساکوراد، با خیال راحت به حضور در بازارهای بینالمللی فکر کنید!
انواع کمکهای موردارائه در خدمات مشاوره سلامت
با استفاده از مشاوره سلامت، شما میتوانید:
- با مشکلات روانی و عاطفی خود مثل استرس، اضطراب، افسردگی، خودکشی، اعتیاد و غیره برخورد کنید.
- با روابط خود با خانواده، همسر، دوستان و همکاران بهبود بخشید.
- با چالشهای شغلی و تحصیلی خود مواجه شوید و برنامهریزی مناسب داشته باشید.
- با سبک زندگی و تغذیه سالم خود را قویتر و سالمتر کنید.
- با بیماریهای جسمی و علائم آنها برخورد کنید و در صورت نیاز به پزشک مراجعه کنید.
- و …
انواع رایج مشاوران روانشناسی
در اینجا برخی از رایجترین انواع مشاوره روانشناسی آورده شده است:
مشاوره روانشناسی در زمینه ازدواج و خانواده
زوجدرمانی و مشاوره ازدواج دو نام برای یکچیز هستند: کمک به افراد برای کاربر روی روابط خود. درمانگران ازدواج و خانواده به زوجها و خانوادههایی که با مسائلی دستوپنجه نرم میکنند که بر سلامت روان آنها و رفاه کل خانواده تأثیر میگذارد، راهنمایی میکنند. آنها به بهبود مهارتهای ارتباطی، افزایش احترام متقابل کمک میکنند و به بچهها کمک میکنند تا به بزرگسالان سالم تبدیل شوند.
مشاوره روانشناسی در زمینه راهنمایی و مشاوره شغلی
یک برنامه راهنمایی و مشاوره شغلی، شایستگیهای فرد را در خودشناسی، اکتشاف آموزشی و شغلی، و برنامهریزی شغلی توسعه میدهد. مشاوره شغلی فرآیندی است که به شما کمک میکند تا خود و دنیای کار را بشناسید تا تصمیمات شغلی، تحصیلی و زندگی بگیرید. توسعه شغلی فراتر از تصمیمگیری در مورد رشته و شغلی است که میخواهید پس از فارغالتحصیلی به دست آورید.
مشاوره روانشناسی در زمینهٔ توانبخشی
افراد دارای معلولیت با چالشهایی مواجه هستند که نیازمند راهحلهای خلاقانه است. فردی که دارای ناتوانی جسمی، ذهنی یا عاطفی باشد، مشاوره توانبخشی به او کمک میکند تا به اهداف شخصی و حرفهای دست یابد وزندگی خود را آزادانهتر پیش ببرد.
مشاوره روانشناسی در زمینهٔ سلامت روان
مشاوران سلامت روان اغلب یکی از اولین متخصصان کمککننده در دسترس افرادی هستند که نیاز به حمایت عاطفی و روانی دارند. آنها به مشتریان خود کمک میکنند یاد بگیرند که چگونه در مورد خود، روابط و آینده خود تصمیمات سالم بگیرند.
مشاوران ساکوراد به عنوان متخصصین مشاوره در زمینه های مختلف کسب و کار از جمله مشاوره فروش، روانشناسی، سلامت و درمان و … آماده خدمت رسانی به شما کاربران گرامی می باشند. جهت دریافت مشاوره با ما تماس بگیرید.
مشاوره حقوقی و امور قراردادها
با دریافت مشاوره از کارشناسان حرفهای و موفق ساکوراد، موفقیت کسب و کار، رونق فروش و افزایش درآمد خود را تضمین کنید!
مشاوره تخصصی روانشناسی در زمینهٔ مشاوره تحصیلی
بچهها زندگی شلوغتری نسبت به قبل دارند. برخی از آنها در خانه، با دوستان یا در تحصیل با چالشهای بیشتری روبرو هستند. روانشناسان مدرسه میتوانند با طبیعت صبور و مراقبتکننده خود کمک کنند. مأموریت اصلی آنها کمک به دانش آموزان برای گذراندن دوران رشد خود با اطمینان است.
مشاوره روانشناسی در زمینه کسب و کار
مشاوره روانشناسی کسبوکار به آنها کمک میکند تا رفتار مصرفکننده را درک کنند، پیامهای انگیزشی را توسعه دهند و کمپینهای بازاریابی قانعکنندهای برای جذب مشتریان ایجاد کنند. مشاوره روانشناسی کسبوکار به متخصصان منابع انسانی کمک میکند تا متقاضیان کار را با استفاده از روشهای علوم رفتاری متمایز کنند. روانشناسان کسبوکار در مطالعه محل کار تخصص دارند و برای ایجاد انگیزه در کارکنان، بهبود شرایط کاری و اطمینان از اجرای روان و موفق یک تجارت کار میکنند.
تفاوت مشاور و روانشناس چیست؟
درحالیکه مشاوران بر درمان عمومی متمرکز هستند که ممکن است تحقیقات روانشناسان را به کار گیرد، روانشناسان بیشتر بر ارزیابی درون زمینه تمرکز دارند و مداخلاتی را برای مراجع با اختلالات خاص از طریق آزمودن تشخیصی ارائه میکنند.
تفاوت بین روانپزشک و روانشناس
تفاوتهای عمده بین این دو درزمینهٔ های مختلف ازجمله رویکردها، حوزههای کاری و مسیر آموزشی آنها نهفته است. برخلاف آنچه اکثر مردم معتقدند، آنها یکچیز نیستند. روانپزشکان همانطور که اشاره کردم پزشکان پزشکی هستند. روانشناسان درحالیکه اختلالات روانی را با مشاوره روانشناسی درمان میکنند، محدود به آن نیستند.
در اینجا راههایی وجود دارد که آنها باهم تفاوت دارند:
1. روانپزشکان مسائل روانی را از طریق دارو درمان میکنند. روانشناسان آنها را با روشهای درمانی درمان میکنند.
بزرگترین تفاوت بین این دو در رویکردی است که آنها نسبت به درمان اختلالات روانی دارند. یک روانپزشک در درمان خود رویکرد اول دارو را اتخاذ میکند. هنگامیکه تشخیص انجام شد، آنها یک برنامه دوره درمانی برای بیمار ایجاد میکنند که بر مدیریت علائم از طریق استفاده از داروها و رواندرمانی تمرکز دارد. درحالیکه آنها ممکن است در رواندرمانیهایی مانند روانکاوی، درمان شناختی رفتاری و موارد دیگر آموزش ببینند، در یک محیط معمولی مراقبت از سلامت روان، کار درمانها عموماً توسط روانشناسان انجام میشود.
روانشناسان در درجه اول از انواع مختلفی از درمانها برای مدیریت علائم و کمک به بیماران خود برای مقابله با مشکلات زندگی خود با مشاوره روانشناسی استفاده میکنند. آنها ممکن است از اشکال مختلف درمان استفاده کنند، مانند درمان شناختی رفتاری، درمان روانی پویا، رفتاردرمانی منطقی عاطفی و غیره. آنها همچنین در انجام تستهای روانسنجی که وضعیت روانی فرد را ارزیابی میکند واجد شرایط هستند.
مسیریابی تحصیلی - شغلی (آنلاین)
تست شغلی به آزمون روانشناسی گفته می شود که فرد با توجه به پاسخگویی به سوالات در انتها بهترین شغلی که می تواند در آن موفق باشد را معرفی می کند.
2. روانپزشکان در درجه اول با اختلالات روانی سروکار دارند. برای روانشناسان فقط یک شاخه است.
روانپزشکان عمدتاً در بخشهای مراقبتهای بهداشتی مانند بیمارستانها، کلینیکهای سلامت روان یا مطب خصوصی کار میکنند. در حوزه پزشکی، تخصص آنها سلامت روان است و کار آنها فقط به این موضوع مربوط میشود. روانپزشکان میتوانند درزمینهٔ سلامت روان تخصص بیشتری داشته باشند، ازجمله درزمینهٔ هایی مانند روانپزشکی قانونی، روانپزشکی کودکان و نوجوانان، روانپزشکی سالمندان، روانپزشکی اعتیاد، نوروفیزیولوژی بالینی، مدیریت درد، پزشکی خواب، پزشکی آسیبهای مغزی و غیره.
از سوی دیگر، ازآنجاییکه روانشناسی مطالعه ذهن و رفتار انسان است، میتوان آن را تقریباً در همه زمینهها به کاربرد که سلامت روان یکی است. کلمه “روانشناس” اصطلاحی است برای بسیاری از زیرشاخههای مختلف روانشناسی مانند روانشناسی بالینی، مشاوره روانشناسی، روانشناسی کودک، روانشناسی ورزشی، روانشناسی شناختی، روانشناسی صنعتی/سازمانی، روانشناسی قانونی، روانشناسی تربیتی و بیشتر.
3. روانپزشکان میتوانند دارو تجویز کنند، روانشناسان نمیتوانند.
روانپزشکان ازنظر قانونی مجهز به تجویز دارو برای بیماران هستند. بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلال وسواس فکری اجباری (OCD)، اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD) و غیره بهخوبی به داروها پاسخ میدهند و در درجه اول از طریق آنها درمان میشوند.
با اینحال، روانشناسان نمیتوانند چنین داروهایی را تجویز کنند. آنها آزمایشها روانشناسی را برای تشخیص بیماران و درمان آنها از طریق درمان انجام میدهند. در موارد شدید که دارو ممکن است مؤثر باشد، روانشناسان چنین مواردی را به روانپزشک ارجاع میدهند.
4. روانپزشکی نیاز به مدرک پزشکی دارد. روانشناسی به مدرک UG & PG در روانشناسی نیاز دارد.
یک روانپزشک یک پزشک با مدرک پزشکی در روانپزشکی است. برای ایجاد حرفهای بهعنوان یک روانشناس، باید مدرک لیسانس روانشناسی و سپس مدرک کارشناسی ارشد در روانشناسی داشته باشید.
5. روانپزشکان با شرایط پیچیده روانی سروکار دارند. روانشناسان بیشتر با مسائل رفتاری و رشدی سروکار دارند.
روانپزشکان تمایل دارند افرادی را که در شرایط پیچیده پزشکی و روانی مانند افسردگی شدید، رفتارهای روانپریشی، اضطراب شدید، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اوتیسم و غیره به کمک نیاز دارند، درمان کنند.
روانشناسان بیشتر احتمال دارد افرادی را با شرایطی ببینند که میتوان آنها را با درمانهای روانشناختی بهطور مؤثر درمان و مدیریت کرد، مانند مشکلات رفتاری، مسائل سازگاری، مشکلات یادگیری، افسردگی خفیف و اضطراب.
شاخههای اصلی مشاوره روانشناسی سلامت
- روانشناسی سلامت بالینی، (حوزهای از روانشناسی سلامت است که بر درمان افراد تمرکز دارد.)
- روانشناسی سلامت جامعه،
- روانشناسی بهداشت شغلی و روانشناسی سلامت عمومی.
مسائل جاری در مشاوره روانشناسی سلامت
- کاهش استرس.
- مدیریت وزن.
- ترک سیگار.
- بهبود تغذیه روزانه.
- کاهش رفتارهای جنسی پرخطر.
- مراقبت از آسایشگاه و مشاوره غم و اندوه.
- پیشگیری از بیماری.
- درک اثرات بیماری.
17 پاسخ
سلام خسته نباشید من یه خانم ۲۰ ساله مجرد هستم
این اواخر احساس میکنم شرایطِ سختی دارم،سخت میخوابم یا با قرص میخوابم،اکثرا خوابهام بی کیفیت و با کابوس همراهه،مدام دردای فیزیکی و عصبی دارم،اکثرا افکار خودکشی دارم…اما منزوی نیستم،خوشرو و خوش برخوردم،هیچکس جز خودم متوجه این رفتارت نمیشه،بی هدفم،در عرض چندثانیه انگیزهم پوچ و به زیر صفر میرسه،نوسانات روحی شدیدی دارم…نمیدونم باید چیکار کنم!فکر میکنم نیاز به کمکِ فوری دارم…
سلام آیدا….وقت بخیر
با این شرح حالی که از خودت گفتی حتمن باید مراجعه حضوری داشته باشی به یک رواندرمانگر تا بتونه به خوبی کمکت کنه….اینکه آیا الان داروی خاصی مصرف میکنی یا نه ؟؟؟ و همینطور با مصاحبه بالینی بشه ریشه این افسردگی رو پیدا کرد تا روند درمان بهتر پیش بره….دردهای فیزیکی هم منشاش همین خلق پایین و افکار خودکشی هست که به اصطلاح میگیم دردهای سایکوسوماتیک…. تغییر در سبک زندگی فعلیت، مدیتیشن، ورزش و ارتباط های اجتماعی میتونه بهت کمک کنه تا حالت بهتر بشه ولی باید طبق اصول و گام به گام با یک روانشناس پیش بری تا بهبودی کامل …. پس توصیه میکنم حتمن به یک روانشناس مجرب مراجعه کنی عزیزم🌻🌱
اما من حتی نمیدونم مشکل دقیقم چیه نمیتونم ریشه یابی کنم،گاهی فکر میکنم افسرده شدم اما میگم شاید دارم تلقین میکنم با خودم،دارویی که مصرف میکنم خودسرانهس اما خب فشار بد خوابی خیلی زیاده روم…تنش و استرسهای بیخودی و تپش قلب،از هیچ کاری مطمئن نیستم..پس شما میگید که من بصورت جدی نیاز به روانشناس دارم🙏🏻تشکر میکنم🌺
آیدای عزیزم خودت به تنهایی نمیتونی… حتمن باید یک متخصص کنارت باشه تا کمکت کنه و من اصلن مصرف خودسرانه دارو رو توصیه نمیکنم… باز هم میگم حتمن به یک روانشناس مراجعه کن تا زودتر بتونی به حال خوب برسی🌻🌱
سلام وقتتون بخير خانم آيدا همينكه قرص مصرف مى كنيد براى خوابتون بدون تجويز متخصص و همچنين به نظرم طبق علائم و نشانه هايى كه توضيح داديد و براى ريشه يابى مشكلتون حتماً از روانشناس كمك بگيريد
خانم آيدا بهتره تو اين مدت از ورزش غافل نشيد يا پياده روى در فضاى آزاد حتماً انجام بديد مى دونم احساس مى كنيد بار سنگينى رو دوش شماست ولى گاهى ادم نياز به كمك داره به يكى نياز داره اون بار سنگين اون كوله بار سنگين و باهاش حمل كنه روانشناس همون ادمه كه ميتونه اون بار سنگين رو رو دوشت برداره
بی حوصلگیم مدام کم و زیاد میشه،سعی میکنم انجام بدم … ممنونم ازتون 💙
سلام. خانمی 34ساله هستم مهندس پزشکی. دو سال پیش از همسرم جداشدم و الان یکساله که همراه پسر 9 ساله و دختر 3 سالم به استرالیا مهاجرت کردم. از اینکه پسرم در این کشور وقتی به سن نوجوانی برسه و بخواد دوست دختر داشته باشه خیلی نگرانم و اصلا نمیخوام سمت دختری بره. میدونم این فکر یا احساس درست نیست. از طرفی از مواجه شدن با دوره نوجوانبی بچه هام و مسایل جنسی مرتبط با اونها خیلی وحشت دارم. واقعا نمیدونم چکار کنم با این طرز فکر؟
لطفا کمکم کنید
دوست عزیز سلام
در دوره نوجوانی بالاخره تمایل به جنس مخالف خودش رو نشون میده و این طبیعی هست. مهم این است که شما با فرزندتون همدلی کنید و اطلاعات لازم در مورد چگونگی برخورد با این احساسات و حد و مرز ارتباط با جنس مخالف قبل از ازدواج را به فرزندتون ارائه کنید.
موفق باشید.
سلام و درود ؛ بهتره يكم از ديد پسر نوجوان خود به مسائل نگاه كنيد و با پسرتون همدلى كنيد ولى حتما لازمه كنار اين همدلى حد و مرزها و ارتباط درست و مهارت هاى زندگى كه لازم هستند رو آموزش بديد كه پسرتون در برابر ارتباطات خود آگاه عمل كنند و حتما از روانشناس كمك بگيريد
با سلام و احترام
پزشک عمومی 31 ساله هستم که چهار سال است با همسرم که رزیدنت دندانپزشکی هستند، ازدواج کردم و طی این سالها رابطه خوبی باهم داریم. حدود یکسال که در یکی از مراکز سلامت مشغول فعالیت بودم، یکی از همکاران خانم که از بنده 6 سال بزرگتر و مجرد است، بخاطر طرز فکر و رفتار خاصش نظرم را جلب کرد و از آن زمان با او در ارتباط هستم. دلم میخواهد این ارتباط ادامه داشته باشد. به جرات میتوانم بگویم دوستش دارم اما نه در حدی که به همسرم بی اعتنا باشم.
من و این خانم دوست داریم رابطه ای صمیمی و عاطفی اما کنترل شده و با حفظ حریم خصوصی داشته باشیم اما آسیبی به زندگی هیچ کداممان وارد نشود. برای اینکه در موارد ضرور کمک حال هم باشیم.
ممنون بابت راهنمایی های ارزنده شما
با سلام.
شرایط فعلی شما و بیان شرح حالی که دادید و
در مورد مسله ای ک بیان کردید
باید بگم ک این نوعی خیانت محسوب میشه و قطعا خودتون کاملا ب این امر واقفید.
از طرفی با وجود دونستن این موضوع اما راغبید ب ادامه ارتباط، بدون تخریب رابطه ی اولی ک دارید.
اما باید در نظر داشته باشید ک رفته رفته میل و اشتیاقتون برای برقراری رابطه بیشترخواهد شد چون نوعی وابستگی اینجا در حال شکل گیری
و لزوما هر نوع خیانتی نمیتونه جنسی باشه، حتی خیانت عاطفی و احساسی، در نگاه خانم ها نابخشودنی تر از خیانت جنسی محسوب میشه.
قطعا در این فرد ی سری مقوله های مثبتی رو کشف کردید ک اونو در همسرتون نمیبینید
درسته
و طبیعیه هر انسانی منحصر ب فرده
کما اینکه میتونید امتحان کنید و رابطه ی سومی رو هم شروع کنید و حتی ی مولفه ی مثبت دیگه ای رو از اون شخص تشخیص بدید ک در دو نفر قبلی وجود نداره
پس این طبیعت انسانه ک در برخی صفات خاصه.
اما ایا بهتر نیست کمی ب خودپنداره خودتون هم رسیدگی کنید؟
ایا خودتون ک ب دنبال بهترین سطح و ایده ال ترین نوع رابطه هستید ایا واقعا دیدگاه و تز زندگیتون مورد تایید هست؟
بهتر نیست اون مولفه های موثری ک تازه کشف شده در درونتون ک اگر در همسرتون باشه زندگی و رابطتتون بهتر میشه، ب همسرتون با کمک یک تراپیست ک ب صورت غیر مستقیم بیان میشه، مطرح کنید؟
ب عنوان فردی که در طول روز با این دست مشکلان بسیار سروکار دارم باید عرض کنم ادامه این روند رفته رفته نوعی اضطرابی در درونتون شکل میده ک رضایت از زندگیتون رو کاهش میده
پس ب فکر راه اصولی باشید
تا درمان اورژانسى
سلام به همه
من 20سالمه و حدود سه ساله ساله با دختری در ارتباطم و همو دوست داریم اما چن وقتیه با هم سرد شدیم و احساس میکنم ممکنه بخاطر بیان احساساتم بهش باشه یعنی شاید نمیتونم احساساتمو درست بهش بگم و باهاش حرف بزنم. به نظرتون چیکار کنم برای رابطمون مشکلی پیش نیاد؟ ممنون میشم راهنمایی کنید.
سلام و درود : يكى از مهارت هاى زندگى كه در ارتباطات خيلى مهمه مهارت ارتباط موثر هستش كه كمك ميكنه خواسته ها و احساسات خود را بدون ترس از ترك شدن و ناراحت شدن به طرف مقابلتون بگيد
سلام به مشاورای خوب ساکوراد
من ی دختر ۱6 سالم که ۵ سال پیش ی حسی به پسر عموم که حدود دو سال ازم بزرگتره داشتم. وثتی بهش گفتم دیدم اونم دوسم داره. به هم پیام میدادیم که خانواده هامون فهمیدن مانع شدن ولی مخفیانه بازم پیام میدادیم. پارسال پسر عموم امد به مامانم گفت که قصدش ازدواجه. مامانم اولش مخالفت کرد اما بعد راضی شد و از اون روز ما همدیگرو میدیدیم و پیام میدادیم و زنگ میزدیم تا اینکه بابام فهمید و گفت با این ازدواج مخالفه. عمو و زن عموم هم مخالفت کردن اما پسرعموم بهم گفت هرطور شده راضیشون میکنه.
حدود سه ماه پیش سر اینکه من به پسر عمم پیام دادم، دعوامون شد و برای اولین بار منو زد. بعدش کلی ازم معذرت خواهی کرد چون عاشق همیم. هفته قبل عموم اومد گفت فراموشش کنم چون مخالف این ازدواجه و نمیزاره که باهم ازدواج کنیم ولی من واقعا عاشق و وابستش هستم و اصلا نمیتونم فراموش کنم.
اینم بگم که تازگیا رفتارش باهام عوض شده. بداخلاق شده. بهم توهین میکنه. چند بار خواستم خودکشی کنم اما منصرف شدم.
لطفا بهم بگید چکار کنم؟
سلام
شاید احساس می کنید با از دست دادنش دیگه زندگی شادی نخواهید داشت و غمگین هستید. اما توجه کنید که معمولا چنین احساساتی در سنین پایین صرفا هیجان هست و عشق واقعی نیست و 16 سالگی سن مناسبی برای ازدواج نیست، پیامدهای ازدواج فامیلی را هم که می دانید. با توجه به توضیحاتتون بهتره این رابطه را تمام کنید، هر چند سخت خواهد بود ولی سعی کنید به ویژگیهای منفی، پرخاشگری و… که در پسرعموتون وجود داره فکر کنید، تمام یادگاریها و پیامها و… را هم دور بریزید. اگر همچنان فکر خودکشی دارید حتما با یک متخصص مشورت کنید.
موفق باشید.
سلام و درود ؛ موردى كه بيشتر از همه جاى بحث داره سن كم شماست و اينجا يك سؤال مطرح ميشه براى داشتن يك رابطه سالم : فرد بايد وابسته باشه يا دلبسته ؟! كه بيشتر اينجا وابستگى پررنگ تره كه بايد با كمك روانشناس حلش كنيد و همچنين خشونت فيزيكى يكى از خط قرمزهاست از خودتون بپرسيد واكنش من در مقابل كسى كه اين خط قرمز و رد كرده چيه !!!!