بازاریابی ویروسی با تبدیل شبکه اینترنتی مشتریان و مشترکان به ماشین عظیمی که خبرها را دهان به دهان پخش می کنند، شرکت را در معرض دید همه قرار می دهد.
پیام تبلیغی یک شرکت با ترغیب مشتریان به معرفی آن شرکت به دوستان و آشنایان میتواند به طور چشمگیری افزایش یابد. در واقع شرکت از مشتریان خود برای انجام کار استفاده می کند و مشتری با هر بار استفاده، بی اختیار فروشنده محصول شرکت میشود.
اگر درصد زیادی از دریافت کنندگان پیام، آن را به تعداد زیادی از دوستان خود ارسال کنند، رشد ارسال آن پیام بسیار قابل توجه خواهد بود و به طبع اگر تعداد تبادل کم شود، رشد با شکست مواجه خواهد شد.
شرکتهایی از جمله یاهو، هات میل و آ.او.ال از این روش استفاده می کنند. این شرکتها از طریق پیامهایی در برنامه های پست الکترونیک برای خود تبلیغ می کنند.
حتما بخوانید: الگوهای بازاریابی شبکه ای مورد استفاده کدامند؟
بر اساس این روش هر نامه ای که توسط خدمات پست الکترونیک این شرکتها صادر می شود، حاوی پیام تبلیغاتی مختصر و مفیدی است. یعنی به تعداد نامههایی که مردم با استفاده از خدمات این شرکتها بین هم مبادله می کنند، این پیامها هم توزیع میشود.
از آنجا که این پیامها بدون فعالیت و دخالت مستقیم این شرکتها توزیع می شود و در تمام مکاتبات بین افرادی که نشانی الکترونیک خود را از این شرکتها اخذ کرده اند، منتشر می شود، به این شیوه بازاریابی ویروسی، راهبردی می گویند.
به عبارت دیگر، بازاریابی ویروسی استراتژی است که افراد را به انتقال پیام بازاریابی به دیگران تشویق می کند و ایجادکننده امکان رشد ترویجی در نفوذ پیام است.
دو بینش بازاریابی ویروسی
- دنیایی که در آن بازاریابان می توانند با هزینه های تقریبا معادل صفر مشتری ایجاد کنند.
- پیشنهاد می کند که ارتباطات از حالت ” بازاریاب – مصرف کننده” به طرف” مصرف کننده – مصرف کننده” جا به جا شود.
محبوبیت بازاریابی ویروسی
- شبکه های اجتماعی کاملا به سمت وب حرکت کرده اند. اکنون بخش بزرگی از دوستان و اعضای خانواده هر شخص روی خط است یا به زودی به آن متصل می شود.
- تماس شخصی بر روی وب تقریبا به صورت رایگان است. هر شخص می تواند در عرض کمتر از یک روز با صد نفر ارتباط برقرار کند و هر کدام از این صد نفر نیز به نوبه خود می توانند با بیش از صد نفر دیگر ارتباط برقرار سازند. در واقع هرم ارتباطی می تواند در مدت یک روز ساخته شود.
- تأثیر شبکه نقش مهمی را ایفا می کند. همانطور که افراد بیشتری ثبت نام می کنند، آنها می توانند با گروه بزرگتری ارتباط برقرار کنند و به زودی تعداد کل به صورت تصاعدی افزایش می یابد.
شرکتها می توانند از راههای زیر، مشتریان خود را برای انجام کارهای شرکت برانگیزند:
ـ خدمات یا مفاهیم ارزشمند؛
ـ تشویق مالی ( در شکل رقابت و مسابقه یا برنامه های حق و حساب)؛
ـ احساس تشخیص به علت همراه بودن با نام و نشان تجاری شرکت؛
ـ سرگرمی ( انیمیشن، کارت پستال و …. ).
انواع بازاریابی ویروسی
انواع بازاریابی ویروسی به شرح زیر است:
– بازاریابی ویروسی ارزشی:
در این حالت افراد تجربیات با کیفیت خود را با دیگران سهیم می شوند. فرد الف محصولی را امتحان می کند و آن را خوب مییابد. او به فرد ب می گوید که او نیز این محصول را امتحان کند.
سایتهای هات میل، آمازون، یاهو و کتابهای هری پاترهمگی مثالهایی از این نوع بازاریابی هستند. در این حالت محصولات باید به اندازه کافی خوب باشند تا منجر به ترغیب افراد شوند.
در واقع استفاده از این جمله که ” این موضوع را برای دوستان خود به صورت رایگان ارسال کنید” یک محصول را ویروسی نمی کند، بلکه آنها فقط به استفاده کنندگان اجازه می دهد تا درباره محصولات خوب با دیگران صحبت کنند.
– بازاریابی ویروسی حیله ای:
افراد به دلایل زیادی، از طریق تشویق دیگران سعی در فروش محصول می کنند.
فرد الف سعی می کند تا فرد ب را متقاعد کند که محصول را امتحان کند، زیرا ممکن است در صورت استفاده فرد ب از آن محصول، فرد الف پاداشی دریافت کند.
در این حالت، استفاده کننده بایستی احساس کند که پاداشی ارزشمند در انتظار اوست و اینکه محصولات به اندازه کافی خوب باشند که برای نارضایتی احتمالی دیگران بتوان ریسک کرد.
به عبارت ساده، زمانی که محصولات به اندازه کافی با کیفیت نیستند، افزودن پاداش ممکن است منجر به واکنش شدید استفاده کننده در برابر فروش شود.
– بازاریابی ویروسی حیاتی:
افراد می خواهند در تجربیات خود با کسانی شریک شوند که به محصولات معین و ویژه ای نیاز دارند.
فرد الف می خواهد در تجربه یک محصول با فرد ب شریک شود و فرد ب نیاز به محصول دیگر دارد و الی آخر.
نرم افزار Acrobat و سایت eBay، مثالهایی از این دسته اند. در این حالت استفاده کننده بایستی احساس کند که آن تجربه و محصول ارزشمند است تا علاوه بر ایجاد تغییر در خود شخص، دلیلی برای ارسال آن به دیگران نیز داشته باشد.
– بازاریابی ویروسی مارپیچی:
افراد می خواهند تا در تجربیات شاد و یا جالب با دیگران شریک شوند.
فرد الف می خواهد تجربه خود را با فرد ب در میان بگذارد، به خاطر اینکه او فکر می کند که فرد ب نیز آن موضوع را مثل خودش شاد و یا جالب می داند. ذکر این موضوع لازم است که محصولات و کالاهای اجباری مناسب این طبقه نیستند.
– بازاریابی ویروسی ناخوشایند:
افراد به دیگران درباره تجربیات منفی خود هشدار میدهند.
فرد الف محصول را امتحان می کند و در می یابد که محصول خیلی بدی است. سپس او مانع استفاده فرد ب از این محصول می شود.
کسی که محصولاتی با کیفیت پایین ایجاد میکند که مطابق با نظر و سلیقه استفاده کننده نیست. این نوع ویروس را ایجاد میکند.
مطابق با آنچه ذکر شد، برای ویروسی ساختن بایستی نوع آن را در نظر داشت. شرکتها باید سعی کنند تا نیازها و خواسته های استفاده کنندگان خود را شناسایی و برای برآورده ساختن و ارضاء آن نیازها، محصولاتی را ایجاد کنند که منجربه یک تجربه مثبت در استفاده کننده شود.
با بررسی های صورت گرفته به طور متوسط استفاده کنندگان آنلاین، دوازده نفر دیگر را از تجربه خرید خود آگاه میکنند و این پویایی، قدرت بازاریابی ویروسی است.
حتما بخوانید: تاثیر بازاریابی عصبی بر تصمیمهای خرید
مشکلات بازاریابی ویروسی
در اینجا لازم است تا به مشکلات اساسی و کلیدی که در بازاریابی ویروسی مطرح می شود، نیز اشاره ای داشته باشیم:
– کنترل نام و نشان تجاری:
یکی از مشکلاتی که در بازاریابی ویروسی وجود دارد این است که شرکت کنترلی بر روی نام و نشان تجاری خود ندارد.
شرکت نمیداند که در آینده چه کسی قصد برقراری ارتباط را دارد. در نتیجه، بسیاری از پیامها ممکن است توسط افرادی غیر از مخاطبان هدف به پایان برسد.
علاوه بر این، در بعضی موارد افراد ممکن است، پیام را تعدیل یا چیزی را به آن اضافه کنند که این باعث ادراک متفاوت افراد از نام و نشان تجاری شرکت شود، چیزی که مورد نظر شرکت نبوده است.
– رشد بدون نمودار (نگاره):
بازاریابی ویروسی می تواند به مسیرهای رشد غیر قابل پیش بینی منجر شود. برای مثال، درسالهای اخیر هات میل یکی از تهیه کنندگان پیشروی پست الکترونیک در هندوستان است.
این موضوع که چنین رشدی مورد انتظار شرکت بوده یا خیر و اینکه حتی اصلا شرکت خواستار این رشد بوده یا نه، به درستی مشخص نمی شود.
بههر حال بسیاری از افراد در هندوستان ارسال پست الکترونیک را به دوستان خود شروع کردهاند. چنین مسیرهای رشدی ممکن است منجر به تغییرات ناگهانی و غیر منتظره در مسیر استراتژیک شرکت شود که می تواند به صورت معمایی حل نشده در آید.
– فقدان سنجش و اندازه گیری:
شرکت همیشه نمی تواند فردی را که پست های الکترونیک را دریافت میکند و آنچه را که وی انجام می دهد، پیگیری کند.
در بسیاری از موارد مشخص کردن اینکه چه افرادی خدمات شرکت را انتخاب کردهاند، از طریق تکنیکهای بازاریابی ویروسی امکانپذیر نیست. بنابراین پیگیری و اندازه گیری این موضوع دشوار است.
– تهدید روابط شخصی:
اگر این نوع بازاریابی به صورت ضعیفی عمل کند، می تواند در ابعاد وسیع باعث خدشه دار کردن موقعیت بازاریاب شود. دریافت یک پست الکترونیک تجاری توسط یک دوست به طور ناخواسته، میتواند روابط فرد را با شخصی که این نامه را برایش ارسال کرده است، تضعیف کند. این موضوع ممکن است باعث از دست دادن یک دوست و عصبانیت از بازاریاب شود که این پیام ناخواسته را برای فرد ارسال کرده است.
شرکتهایی که قصد اجرای برنامه های بازاریابی ویروسی را دارند، بایستی این مشکلات را در نظر داشته باشند.
راهکارهای غلبه بر مشکلات بازاریابی ویروسی
- ایجاد نام و نشان تجاری بسیار قوی که تحمل تعبیر و تفسیرها را داشته باشد.
- انتخاب و استفاده کردن از ویروسی که دارای ارزش زیادی است و محدود ساختن روابط.
- آشنایی و شناخت قوانین و مقررات و آموزش طرفداران شرکت.
- گسترش، تنظیم و هدف گیری در مورد ویروس هایی که دارای ارزش هستند.
با دریافت « مشاوره فروش و بازاریابی کسب و کار » از کارشناسان جوان حرفهای و باتجربه ساکوراد؛ موفقیت کسب و کار، رونق فروش و افزایش درآمد خود را تضمین کنید!
و اما کلام آخر…
بازاریابی ویروسی یک روش موثر و کمهزینه برای معرفی محصولات و برندسازی است که با استفاده از شبکههای اجتماعی، افراد و شرکتها از آن بهره میبرند. این روش، با جذب مخاطبان و افراد عادی به عنوان ابزار انتقال پیام، هزینهها را کاهش داده و امکان آشنایی سریع تر و گستردهتر مخاطبان با محصول را فراهم میکند.
آنچه مسلم است بازاریابی ویروسی یک هدف نیست، بلکه بخشی از استراتژی جامع بازاریابی شرکت است.