کسب و کار موفق هدف همه افراد است اما برخی کسب و کارها به این دلیل شکست میخورند که محصول نهایی با آن چیزی که انتظار داشتهاند، تفاوت زیادی دارد.
برخی به دلیل مشکلات مالی شکست میخورند، برخی هم به دلیل اینکه رشد درآمدی آنها به اندازه کافی سریع نیست. اما هیچکدام از این دلایل به طور دقیق مشخص نمیکند که علت اصلی شکست یک کسب و کار در زمان حیات آن چه بوده است. همانطور که مثلا اگر بگوییم؛ ایست قلبی منجر به مرگ یک فرد میشود، مشخصاً نگفتهایم که کدام شیوه زندگی منحصر بفرد، منجر به ایست قلبی فرد میشود.
درست مثل زندگی انسانها، مرگ یک کسب و کار نیز ممکن است ناگهانی باشد و کمکی هم از دست کسی برنیاید. اما درباره شکستهای قابل پیشبینی و قابل جلوگیری چطور؟ اکثر کارآفرینان آمار معروف شکست کسبوکارهای نوپا را شنیدهاند: ۹۰% استارتاپهای دانشبنیان شکست میخورند. رمز یک کسب و کار موفق چیست؟
در ادامه برای آشنایی با یک کسب و کار موفق همراه ما باشید.
حتما بخوانید: ۷ دلیل اصلی شکست کسب و کار و ۱۵ اقدام مؤثر برای جلوگیری از آن
فارغ از اینکه محصول یا بازار شما چیست، تنها چیزی که تمامی کسب و کارها نیازمند آن هستند، بازاریابی است. به نظر من بازاریابی اساسیترین حوزه تخصصی برای اداره یک کسب و کار موفق است. اما اگر شما یک متخصص در این حوزه نیستید چه باید بکنید؟ چه اقداماتی را میبایست انجام دهید تا برای محصول خود مشتری جذب کنید؟
سه اصل برای بازاریابی کسب و کار موفق
اصل اول- اصل اول بودن
نخستین قانون بازاریابی که توسط ال ریس و جک تروت در کتاب ۲۲ قانون ابدی بازاریابی مطرح شد قانون اول بودن بود که با شعار «اول بودن بهتر است تا بهتر بودن» مطرح شد.
زمانی یک برند به نهایت قدرت خود می رسد که نام برند تبدیل به اسمی عام شود. مانند کلینکس؛ برندی که تبدیل به اسم عام برای دستمال کاغذی شد، پفک؛ برندی که تبدیل به اسم عام برای ذرت حجیم شده شد یا تایید که به اسم عام شوینده ها بدل شده است. قطعا می توان ده ها نام دیگر را به این لیست اضافه کرد. ولی سؤال مهم اینجاست اگر نتوانستم در کار خود نخستین برند باشم چه کنم؟
اصل دوم- اصل دوتایی
در هر کسب و کار می توان دهها و صدها شرکت و سازمان در حال کار را معرفی کرد. در بلند مدت اگر به صنایع مختلف نگاهی بیندازیم در هر دسته از کالاها یا خدمات به دو بازیگر اصلی برخواهیم خورد. مثلا در تلفن هوشمند به دو شرکت اپل با آیفون و شرکت سامسونگ می رسیم و در نوشابه رقابت بین کوکاکولا و پپسی است.
حال اگر کسی معتقد است که در کسب و کارش داستان متفاوت است و به اصطلاح اینجا ایران است و قوانین بازی فرق می کند باید یکی از دلایل زیر را در آن کسب و کار جست وجو کرد:
- آن کسب و کار دولتی یا شبه دولتی است لذا به صلاحدید دولت تمام بازیگران باید در بازار حضور داشته باشند مانند بانک ها و بیمه ها در کشور.
- نتایج کوتاه مدت به جای بلند مدت در نظر گرفته می شود.
- رقابت مهم تر است از برنده بودن در رقابت، لذا کپی کاری از رقیب یکی از مهم ترین پارامترها در کسب و کار می شود.
اگر شرکتی دولتی یا شبه دولتی نیست، می خواهد به موفقیت برسد و در کسب و کارش برند پیشرو نیست و با ده ها شرکت دیگر در حال رقابت است، راه موفقیتش را باید این گونه بیابد:
- شناسایی برند پیشرو در آن دسته از خدمات یا کالا
- شناسایی علل پیشرو بودن آن برند در بازار و متمایز عمل کردن نسبت به پیشرو
حتما بخوانید : 4 راه برای خلق ایده کسب و کار
اصل سوم- اصل لایه ها
در قانون بازاریابی برندها در هر دسته از کالا یا خدمات این گونه تقسیم بندی شده اند که بعضی در بالای دسته قرار دارند.
برندها باید به دنبال لایه های گمشده بگردند و جایی در آن لایه برای خود دست و پا کنند. لایه های گمشده در بالا و پایین یک دسته از کالا و خدمات راحت تر پیدا می شود. بسیاری از صاحبان صنایع ترجیح می دهند در لایه وسط قرار بگیرند و معمولا این لایه ها پر شده اند. برای روشن شدن مطلب به دو مثال زیر توجه کنید.
برای سالیان دراز قیمت قهوه در یک نوسان متعارف بین کافی شاپ ها بود تا اینکه برندی با نام استارباکس ظهور کرد و گران ترین قهوه را ارائه داد و توانست بازار را بگیرد.
هیوندایی نیز مسیر مشابهی را طی کرد. زمانی که خدمات و ماشین کلاس بالا با قیمت های سرسام آور به فروش می رسید، هیوندایی با خدمات و کیفیت خوب و قیمتی نازل بازارهای بین المللی را درنوردید. برای موفقیت باید لایه های مربوط کسب و کار را شناخت و لایه های خالی را شناسایی و یکی از آنها را اشغال کرد.
با دریافت « مشاوره راه اندازی کسب و کار » از کارشناسان جوان حرفهای و باتجربه ساکوراد؛ موفقیت کسب و کار، رونق فروش و افزایش درآمد خود را تضمین کنید!
و اما کلام آخر…
برای داشتن کسب و کار موفق، توجه به اصولی که در این مقاله برای شما شرح داده شد، همچنین اجرای استراتژیهای مناسب در این زمینه ضروری می باشد.