آیا امسال نیز جنسیت در کارآفرینی اهمیت دارد؟ این مقاله هر آنچه را که باید بدانید در اختیار شما قرار میدهد:
- وضعیت کارآفرینی زنان
- چرا زنان در کارآفرینی کمتر حضور دارند؟
- کارآفرینان زن با چه چالشهایی روبرو هستند
- آیا شکاف جنسیت در کارآفرینی از بین میرود؟
درحالیکه ما در حال تلاش برای کاهش جنسیت در کارآفرینی هستیم، اما همچنان در حال گسترش است. زنان تقریباً در همه کشورهای توسعهیافته در کارآفرینی کمتر حضور دارند و اختلاف جنسیتی شگفتآور است.
وضعیت کارآفرینی زنان
یک مطالعه نظرسنجی انجام شده توسط بیش از 500 کارآفرین آمریکایی، نتایج شگفت انگیزی را از جنسیت بر اساس صنعت طراحی گرافیک آنلاین نشان میدهد، از جمله دریافت پول، متعادل کردن زندگی کاری، تحصیل و موارد دیگر.
مردان 2 برابر بیشتر از 100 هزار دلار سرمایه جمعآوری کردهاند. 64 درصد از کارآفرینان زن کمتر از 10 هزار دلار برای سرمایهگذاری خود جمعآوری کردند، در مقایسه با 14 درصد از مردان.
به نظر میرسد مردان ماجراجویی خود را قبل از زنان شروع میکنند، حتی در مورد سن.
مردان سرمایهگذاری خود را در زندگی زودتر آغاز میکنند. 40 درصد از مردان قبل از 35 سالگی شروع میکنند در مقابل 33 درصد از زنان. 8 درصد از مردان قبل از 25 سالگی شروع کردند در مقابل 3 درصد از زنان.
این سؤال پیش میآید که چرا زنان برای کارآفرینی اینقدر مردد هستند؟
شاید به این دلیل است که زنان همچنان در جایگاه مراقبت قرار دارند. زیرا، زنان اکثر خانواده را اداره میکنند. بر اساس این نظرسنجی، زنان هر روز زمان بیشتری را با خانواده خود میگذرانند.
زنان همچنان هر روز زمان بیشتری را با خانواده خود میگذرانند. با این حال، 56 درصد از مردان، در مقایسه با 43 درصد از زنان، نیمی از روز خود را صرف کار در کسبوکار خود میکنند.
به گفته دکتر دانا کانزه، استادیار رفتار سازمانی در مدرسه بازرگانی لندن، تنها 6 درصد از شرکتهای 500 S&P یک مدیرعامل زن دارند، در حالی که زنان حدود 80 درصد نیروی کار را به دست دارند. در صنایع تحت سلطه مردان، بیشتر بازار کار، پشتیبانی و امکانات برای پیشرفت زنان بسیار محدود است.
دکتر کانزه اذعان دارد که بسیاری از زنان در صنایع تحت سلطه مردان میخواهند با راهاندازی شرکتهای خود در مواجهه با کمبود درآمد و امکانات رشد، سرعت بیشتری داشته باشند.
اما اگر تفاوتهای جنسیتی در صنایع تحت سلطه مردان بیشتر شود چه؟
با دریافت « مشاوره کارآفرینی » از کارشناسان جوان حرفهای و باتجربه ساکوراد؛ موفقیت کسب و کار، رونق فروش و افزایش درآمد خود را تضمین کنید!
شکاف جنسیتی در جنگجویان تنها
من ارتقای نقش کارآفرینی زنان را کمک به رشد اقتصادی، اشتغال، برابری درآمد و شمول اجتماعی میدانم. این مسئله خیلی مهم است که مردم گزینههای متنوعی در بازار کار داشته باشند ولی بسیاری از آن شغلها را نتوانند انتخاب کنند. زنان پتانسیل تجاری پنهانی دارند که اکثر کشورها هنوز متوجه آن نشدهاند. سیاستگذار میتواند در افشای این موضوع کمک کند و درعینحال تشخیص دهد که انگیزهها، نیات، تجربیات، فرصتها و ابتکارات زنان متفاوت است.
شکاف جنسیتی بین خود اشتغالان و شاغلان
زنان خود اشتغال شرکتهای کوچکتری را با حداقل کارکنان اداره میکنند. خوداشتغالی زنان تقریباً دو و نیم برابر کمتر از مردان که در کشورهای OECD در سال 2019 شاغل بودند. در سال 2019، عملاً هیچ شکاف جنسیتی در ایرلند وجود نداشت، اگرچه این یک استثنا بود. کارکنان مرد خود اشتغال بیشتر از زنان خود اشتغال در هر کشور OECD هستند و بیش از دو برابر کارفرمایان اسرائیلی، مکزیکی، آفریقای جنوبی و ترکیهای هستند.
ساعات کاری زنان خود اشتغال کمتر از مردان خود اشتغال است.
زنان اغلب در انگیزه و اهداف کسب و کار با مردان متفاوت هستند
دلایلی وجود دارد که نشان می دهد انگیزه و اهداف زنان در راه اندازی کسب و کارها با هم متفاوت است:
مردان و زنان انگیزههای مختلفی برای کارآفرین شدن دارند
زنان و مردان کارآفرین انگیزههای متفاوتی برای راه اندازی کسب و کار خود دارند. نکته کلیدی این است که انگیزههای شروع یک کسب و کار بسته به جنسیت کارآفرین متفاوت است. دو تفاوت اساسی وجود دارد:
محرک اصلی زنان نیاز به استقلال و آزادی دارد. این انگیزه حدود سه برابر نفرات دوم و سوم است.
شناسایی فرصتهای بازار، به زنان کمتر از مردان انگیزه میدهد. بین زن و مرد بیش از 12 امتیاز اختلاف وجود دارد.
حمایت، کسری سیستمی که کارآفرینان را بدون توجه به جنسیت همراهی میکند
هر دو جنس مورد حمایت قرار نمیگیرند. اکثریت قریب به اتفاق مردان و زنان کسب و کار خود را راه اندازی نمیکنند.
همانطور که در جدول زیر نشان داده شده است، حمایت از کارآفرینی زنان حتی ضعیفتر است. زنان از حسابداران (34.9 درصد در مقابل 38.7 درصد برای مردان) و مشاوران خارجی حتی کمتر از مردان (14.5 درصد در مقایسه با 19.2 درصد برای مردان) استفاده میکنند.
دادههای مربوط به فعالیتهای قبل از راه اندازی احتمالاً منعکسکننده این عدم پشتیبانی است.
زنان بیشتر از مردان در انجام وظایفی که کارآفرینان قبل از شروع کسب و کار انجام میدهند آموزش میبینند
این دانش عمومی است که قبل از ایجاد یک تجارت باید خود را آماده کنید. بر اساس یافتههای ما، کارآفرینان زن و مرد بهطور یکسان واجد شرایط نیستند. زنان در حال آموزش هستند در حالی که پسرها به دنبال مشتریان احتمالی هستند.
به عنوان مثال، 43.3 درصد آموزشهای تخصصی را در زمینه مورد نظر خود دنبال میکنند، این در حالی است که 21.2 درصد آموزشهای مدیریتی را دنبال میکنند. از سوی دیگر، تنها 31.9 درصد از مردان در مشاغل خاصی شرکت میکنند که احتمالاً انواع مختلف برنامهریزی را انجام میدهند، مانند تهیه طرح تجاری، انجام تحقیقات بازار، جستجوی بودجه عمومی و یافتن شریک.
حتما بخوانید : اکوسیستم کارآفرینی و اجزای آن
از این اعداد چه میتوانیم بسازیم؟
در نمونه ما، میزان تحصیلات در بین زنان تقریباً برابر با مردان است. حتی ممکن است بگوییم که زنان نمونه ما، تحصیلات بهتری نسبت به مردان دارند و 71.2 درصد دارای مدرک دانشگاهی در مقایسه با 68.2 درصد هستند.
زنان کمتر از مردان اعتماد به نفس دارند
این تحقیق یک شگفتی دیگر را نیز آشکار کرده است. زنان بدون شک کمتر از مردان اعتماد به نفس دارند.
آیا این سندرم فریبنده است یا فقط یک دلهره طبیعی؟ هنگامی که از زنان در مورد احتمال موفقیت آنها سؤال میشود، بیشتر از مردان خویشتن داری میکنند. مردان 72.4 درصد به توانایی خود برای موفقیت اطمینان دارند، در حالی که زنان 65.3 درصد مطمئن هستند.
هنگامی که از زنان در مورد اعتماد به نفس آینده آنها سؤال میکنید، نتایج مشابه است. در مقایسه با 48.2 درصد از زنان، 64.7 درصد از مردان احساس اعتماد به نفس یا اعتماد به نفس زیادی به آینده دارند.
این عدم اعتماد به نفس می تواند توضیح دهد که چرا به آموزش اضافی نیاز است.
زنان نسبت به مردان تجربه کمتری در راه اندازی کسب و کار دارند.
سومین مؤلفه توضیحی که پیشنهاد میکنیم، تجربه کارآفرینی است. نمودار زیر نشان میدهد که زنانی که کسب و کار خود را راه اندازی میکنند نسبت به همکاران مرد، دانش حرفهای کمتری دارند. در مقایسه با 47.1 درصد از مردان، 34.1 درصد از زنان بیش از ده سال سابقه کار دارند.
همچنین لازم به ذکر است که درصد زنان با کمتر از سه سال سابقه حرفهای بیش از 12 امتیاز بیشتر از مردان با سابقه حرفهای کمتر از سه سال است (37.5 درصد در مقابل 25.7 درصد).
زنان در مجموع، تجربه کارآفرینی کمتری نسبت به مردان دارند. در مقایسه با 81.6 درصد از مردان، نزدیک به 95 درصد از آنها برای اولین بار یک تجارت را راهاندازی میکنند.
فقدان تجربه آنها ممکن است نیاز زنان را به آموزش اضافی تشدید کند.
زنان کارآفرین به هیچ کس جز خود متکی نیستند.
زنان بیشتر از مردان به خوداشتغالی تمایل دارند. 82.5 درصد زنان، کارآفرینان را تشکیل میدهند (در مقایسه با 69.8 درصد از مردان) و تقریباً نصف مردان احتمال دارد که شریک داشته باشند (12.4 درصد در مقایسه با 22.9 درصد). آنها ممکن است نیاز حیاتیتری به آموزش موقت احساس کنند زیرا فقط میتوانند به خودشان تکیه کنند.
این مهارت را حتما بیاموزید : بسته آموزشی سیر تا پیاز راه اندازی کسب و کار با سرمایه شخصی
زنان خود را کمتر از مردان «کارآفرین» میدانند.
در نهایت، ادراک زنان از “کارآفرینی” خود میتواند یک عامل باشد. وقتی از کارآفرینان زن در مورد روحیه کارآفرینی آنها سؤال میشود، معتقدند که این روحیه کمتر از روحیه کارآفرینی مردان است. با توجه به اینکه همه پاسخ دهندگان در نظرسنجی در نهایت شرکت خود را راهاندازی کردند، گیجکننده است.
چرا زنان در کارآفرینی کمتر حضور دارند؟
همه چیز به تمرین برمی گردد. ما باید برای دختران (و پسران) انگیزه ایجاد کنیم تا در برنامه های راه اندازی شغل بیشتری شرکت کنند. بسیاری از گروهها در سراسر کشور در حال حاضر این نیاز را برآورده میکنند، اما به تعداد بیشتری نیاز است. ما اطمینان میدهیم که زنان، به ویژه، به عنوان کارآفرینان رشد محور و بدون مرز در نظر گرفته میشوند. زنان شایستگی حضور را دارند و میتوانند بیشتر پیش بروند. ما باید از طریق آموزش، کودکان را قادر کنیم که در اوایل زندگی در این مورد مشخص باشند.
کارآفرینی زنان با چه چالشهایی روبرو هستند؟
اگرچه نمیتوان مناقشه کرد که زنان در دهه گذشته شروع به تأسیس بنگاههای اقتصادی کردهاند، آنها هنوز با چالشهایی روبرو هستند. حتی اگر بیش از 252 میلیون کارآفرین زن در سرتاسر جهان همچنان برای غلبه بر موانع روزانهای که با آن روبرو هستند مبارزه میکنند.
در اینجا چند نمونه از بیعدالتیهای بسیاری که کارآفرینان زن در سرتاسر جهان با آن مواجه هستند آورده شده است:
انتظارات اجتماعی
در جامعهای که همه زنان را به عنوان کسانی میپذیرند که باید در خانه بمانند و بیشتر وقت خود را با خانواده خود بگذرانند، به طور کلی ترک خانه و دنبال کردن شغل ناپسند است. نه تنها این، بلکه معمولاً بیشتر از همکاران مرد خود طول میکشد تا پس از راه اندازی یک کسب و کار به اعتماد عمومی و به رسمیت شناخته شوند.
فقدان سرمایه
به قول معروف «پول برای تجارت همان چیزی است که غذای بدن انسان است و برای هر تجارت کوچک و بزرگ لازم است». متأسفانه، حتی پس از اینکه زنان بارها و بارها نشان دادند که بیش از حد توانمند هستند، مردم هنوز باورشان دشوار است و در شرکت در یک تلاش تجاری که توسط یک زن کارآفرین تأسیس شده است، تردید دارند.
عدم حمایت
یکی دیگر از موانع بزرگ برای کارآفرینان زن، فقدان مربی و مشاور است. بر اساس یک نظرسنجی، 48 درصد از کارآفرینان زن فاقد مربی و مشاور هستند که مانع پیشرفت حرفهای آنها میشود. در دنیایی که مردان تجارت سطح بالا را کنترل میکنند، ممکن است برای زنان دشوار باشد که در زمینههای خود شکوفا شوند، مگر اینکه کسی را داشته باشند که راه را به آنها آموزش دهد.
زنان به شبکههای تجاری تعلق ندارند
طبق یک نظرسنجی، زنان به شبکههای تجاری تعلق ندارند که به آنها در توسعه شبکهای برای کمک به رشد کسب و کارشان، یافتن مشتریان، شرکا، تأمینکنندگان و ایجاد روابط کمک کند. (از جمله مواردی که به طور طبیعی برای کارآفرینان مرد آمده است.)
عدم اعتماد به نفس
بسیاری از زنان فاقد اعتماد به نفس هستند و برای قدردانی از تواناییها و ارزشهای خود برای کسب و کارها و سازمانها به کمک نیاز دارند. زنان اغلب مهارتهای خود را دستکم میگیرند و برای ایجاد اعتماد و شناخت ارزش خود به کمک زیادی نیاز دارند.
تعادل زندگی شخصی و حرفهای
این یک قانون ناگفته است که ما انتظار داریم زنان در همه جا از خانه های خود مراقبت کنند و در عین حال یک تجارت موفق را نیز اداره کنند. یافتن تعادل کامل بین آنها بسیار مهم است، اما متأسفانه، ما از زنان انتظار داریم که خانواده خود را بر شغل خود در جامعه ما اولویت دهند.
در حوزه کارآفرینی، زنان کمتر حضور دارند. در اتحادیه اروپا در سال 2018، زنان تقریباً 60 درصد بیشتر از مردان احتمال داشت که خود اشتغال شوند و این تفاوت جنسیتی از سنین پایین شروع میشود.
زنان جوان (20 تا 29 ساله) تقریباً 60 درصد بیشتر از مردان جوان احتمال دارد که خود اشتغال شوند. در حالی که شکاف جنسیتی در همه گروههای سنی به طور جزئی کاهش یافته است، این عمدتاً به دلیل کاهش خوداشتغالی مردان است تا افزایش خوداشتغالی زنان.
متغیرهای مختلفی به شکاف جنسیتی در راه اندازی کسب و کار کمک میکنند، از جمله دیدگاههای اجتماعی در مورد زنان در محل کار، انگیزهها و اهداف متمایز در کارآفرینی، موانع مختلف و مهمتر برای توسعه کسب و کار (مانند فقدان مهارتهای کارآفرینی، شکست در بازارهای مالی).
حتما بخوانید : رازهای موفقیت در کسب و کار و کارآفرینی
در میان گروههای نژادی و قومی، کارگران آسیایی در استخدام پیشرو بودند. سال 2014، نزدیک به یک سوم آسیاییهای خود اشتغال (31 درصد) کارگران دستمزدی داشتند. 25 درصد از سفیدپوستان خود اشتغال، 18 درصد از اسپانیاییها و 15 درصد از سیاهپوستان خود اشتغال هستند. از نظر تولد، آمریکاییهایی که در ایالاتمتحده متولد شده بودند، کمی بیشتر از مهاجران کارمند داشتند، با 24 درصد در مقابل 22 درصد.
تفاوت قابل توجه در استخدام کارگران
تفاوت قابل توجهی در استخدام کارگران خود اشتغال در شرکتهای سهامی و غیر سهامی وجود دارد. در سال 2014، تقریباً چهار نفر از هر ده کارمند خود اشتغال (41٪) با مشاغل ثبت شده حداقل یک کارمند حقوق بگیر داشتند، در مقایسه با 13٪ از افراد دارای مشاغل غیر شرکتی.
واریانسها بر تعداد مشاغل ایجاد شده توسط کارمندان خود اشتغال مختلف در نرخهای استخدام تأثیر میگذارد. میانگین تعداد پرسنل شاغل نیز یک عامل است. کسانی که تمایل بیشتری به استخدام دارند نیز به طور متوسط احتمال بیشتری دارد که کارمندان بیشتری داشته باشند.
سیاستگذاران به طور معمول از طریق سیاستها و برنامههای خاص، کارآفرینی زنان را تشویق و حمایت میکنند. ارتقای کارآفرینان زن به عنوان الگو، آموزش کارآفرینی، مربیگری و برنامههای مالی تخصصی، همگی تکنیکهای استاندارد هستند (مانند کمکهای بلاعوض، اعتبارات خرد).
بسیاری از کشورها در حال کار بر روی سیاستهای جدید برای ارائه کمکهای شخصیتر برای مشاغل زنانه رشد محور هستند. برنامههای انکوباتور و شتابدهنده کسب و کار اختصاصی برای زنان کارآفرین و توسعه زیرساخت سرمایه ریسک قابل اعتماد از جمله این طرحها است.
و اما کلام آخر …
ما نمیتوانیم برای 170 سال دیگر منتظر برابری جنسیتی در تجارت باشیم. امیدوارم بتوانیم بهزودی ساعت برابری جنسیتی خود را به جلو ببریم، نه به عقب، بلکه فقط یک قدم کوچک در هر زمان.
فکر میکنم این کار شدنی است، و با دیدن این همه زن کارآفرین قلبم پر از هیجان میشود. اما من معتقدم که ما هنوز با یک شغل جهانی برابری جنسیتی فاصله داریم.
کارآفرینان زن و مرد به دلایل کم و بیش مشابهی به دنبال کارآفرینی هستند. در نتیجه، دولت ها باید به هر یک، فرصتهای مساوی برای دنبال کردن مسیر کارآفرینی برای کمک به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی بدهند.